و در مدت نزدیک به 80 سال پژوهش و نگارش پیرامون حدیث، تفسیر و تاریخ اسلام و تشیع، زوایای مهمی از بخشهای تاریک آنها را روشن کرد و موجد خدمات علمی و فرهنگی بسیار به عالم اسلام شد، که از جمله کتابهای روشنگر وی میتوان به 150 صحابه ساختگی اشاره کرد. نیز علامه دانشکدهای با عنوان اصولالدین در عراق و بعدها در ایران بنیان نهاد که تاکنون به تدریس و پژوهش در علوم اسلامی پرداخته است.
به گفته صاحبنظران علامه عسکری از آن دسته پژوهشگرانی بود که مسیر بسیاری از پژوهشها در حوزه علوم اسلامی را تغییر داد و با جسارت خاصی به تحولات بنیادین در حوزههای علمیه میاندیشید.
با این حال، علامه عسکری، از ابعاد چندگانه شخصیتی برخوردار بود که به وی جامعیت خاصی بخشیده بود و همین امر او را از همالانش ممتاز میکرد. به جهت بزرگداشت این عالم بزرگ، در سالگرد درگذشت وی، چند روز پیش همایشی در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برپا شد و در آن شخصیتهای علمی و پژوهشی و علمایی از ایران و برخی نقاط جهان اسلام به ایراد سخنرانی پیرامون خدمات علمی علامه عسکری به اسلام و تشیع و جهان اسلام پرداختند. چکیده برخی از سخنرانیها از پی میآید.
حجتالاسلام سیدمحمدعلی اختری، رئیس ستاد برگزاری این همایش، نخستین سخنرانی بود که در آغاز با بیان چکیدهای از زندگینامه فرهنگی علامه عسکری به خدمات مهم این شخصیت بزرگ اشاره کرد: «علامه عسکری حدود یک قرن زیسته و از این مقدار را که چیزی حدود 8 دهه باشد، وقف بذل و بخشش و گسترش معارف اهل بیت کرده است.
علامه عسکری از 10 سالگی که وارد حوزه علمیه در سامرا شد، تا چند سال پیش از ارتحالش، همواره اندیشه، زبان و قلمش فعالانه در راه اسلام خدمت میکرده است. کمتر شخصیتی را در عالم اسلام سراغ داریم که این مقدار موفق بوده باشد. علامه عسکری، یک عالم در عین خاموشی، اما یک مجموعه سیار از یک کشوربهکشور دیگر، پرچم خدمت به اهل بیت و ارادت به پیامبر(ص) را به دوش گرفته بود تا اسلام ناب محمدی را ترویج کند و گرد خرافه را از دامان اسلام و تشیع بزداید و اصالت مکتب جعفری را در جهان بازشناساند.»
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت در ارتباط با توجه شایان علامه عسکری به نیازهای علمی و آموزشی در حوزههای علمیه و دانشگاهها گفت: «زحمات علمی علامه در پالایش، پیرایش و عرضه علوم مقدماتی و علوم و کتابهای سطح در حوزه علمیه بر اهل فن آشکار است.
برخی از کتابهای علمی این دانشمند فرزانه، در حکم کتابهای درسی دانشکدهها به حساب میآیند. علامه عسکری به نیازهای روز و انعکاس آنها در حوزههای علمیه و دانشگاهها توجه زیادی نشان میداد.
شاهد این مسئله، تربیت نیروهایی بود که وی وجهه همت خود قرار داده بود. او این حرکت را از تاسیس مدارس اسلامی در کشور عراق و بعدا ایران آغاز کرد. مدارس و دانشگاههایی که استاد در زمان حیات خود در بغداد بنیان نهاد، امروزه همچنان به حیات فرهنگی خود ادامه میدهند. از مهمترین این مراکز علمی، دانشگاه اصولالدین بود که در آغاز در بغداد و آنگاه در ایران تاسیس شد. حجتالاسلام اختری در پایان با بیان این تعبیر که علامه عسکری مدرسه متحرکی بود که در همه جا و همه عرصهها از فرهنگی، علمی و سیاسی فعالیت میکرد، سخنان خود را به انجام رساند.
ابتکار و نوآوری
در این همایش بسیاری از علمای بزرگ معاصر در ایران ازجمله آیات عظام مجتهد تهرانی، موسوی اردبیلی، سبحانی، نوریهمدانی و... دعوت شده بودند که هریک به دلایلی موفق به حضور در این همایش نشده بودند؛ اما نماینده یا نمایندگان خود را برای شرکت در همایش فرستاده بودند. در این میان، آیتالله سبحانی پیامی را برای همایش حاضر نوشته بود که توسط نمایندهاش، حجتالاسلام سالار خوانده شد.
آیت الله سبحانی در این پیام ضمن بیان این نکته که درخشندگی و بالندگی آیین خاتم و ماندگاری آن در برابر تندباد حوادث زمانه مرهون رنجهای محققان و علمای بزرگ اسلام تاکنون بوده و این مهم در آغاز توسط 2 امام شیعه؛ یعنی امام محمدباقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) پایهگذاری شد، به دوران کنونی و زحمات علمای معاصر از جمله علامه عسکری در اینباره چنین اشاره کرد: «... در چشماندازی از قرن چهاردهم با پژوهشگران و نامآوران سترگی روبهرو میشویم مانند مرحوم آیتالله سیدحسن صدر، سیدمحمد حسین کاشفالغطا، سیدمحسن امین، مولف «اعیانالشیعه»، سیدعبدالحسین شرفالدین، شیخ آقا بزرگ تهرانی و علامه امینی و غیر هم.
من فعلا درباره بزرگان یاد شده سخنی نمیگویم ولی به مناسبت این مجلس درباره علامه عسکری دو نکته را یادآور میشوم: اول یکی از ویژگیهای این محقق، ابتکار و نوآوری است. شیعه سالیان درازی از طرف مغرضان متهم به سبائیه بوده و این که عبدالله بنسباء پایهگذار تشیع است.
این پژوهشگر بزرگ با تالیف کتاب «عبداللهبنسباء» به روشنی ثابت کرد که قهرمان این افترا جزو افسانههاست. هرچند اصل اندیشه به طور کمرنگ در نوشتههای طهحسین و علامه امینی به چشم میخورد؛ ولی این پژوهشگر با غور در تاریخ بیپایگی این اندیشه را ثابت کرد. ابتکار این محقق از دست رفته منحصر به این کتاب نیست و کتاب دیگر او به نام «مائه و خمسون صحابی المختلق» نمونهای از آثار ماندگار اوست.
نکته دیگری که یادآور میشوم و آن اینکه، وی پژوهش خود را بر نیاز زمان متمرکز میکرد و لذا آثار او در عراق با آنچه پس از مهاجرت به ایران انجام داده، کاملا متفاوت است. من درگذشت این محقق بزرگوار را که قریب به 80 سال در خدمت به اسلام و تشیع قلم زد به آستان مقدس حضرت ولیعصر(عج)، آیات و محققان عظام تسلیت میگویم. امید است، فرزندان این مرز و بوم و جامعه محققان و پژوهشگران راه این محقق گرانمایه را پی گرفته و به ابتکار و نوآوری دست زنند.»
مبارزه با خرافات
آیتالله خزعلی که ازجمله اعضای هیات رئیسه نشست اول همایش بود، سخنانی را در ارتباط با ابعاد مختلف شخصیت علامه عسکری بیان کرد. وی در آغاز با بیان اینکه با وجود تاخیری که در برگزاری این همایش افتاده، اما هماکنون خیالم از این بابت راحت شده که پس از گذشت یک سال از درگذشت این علامه در اینجا گردهم آمدهایم و خدمات علمی و فرهنگی وی به اسلام و تشیع را از یاد نبردهایم، گفت: «خدا را شاکریم که در قرنی ما را آفرید که فرزانگانی کمسابقه ظهور کردند. در قرنی که دین میخواست از میان برود، مردی بزرگ (امامخمینی) ظهور کرد. همچنین مردی که میرفت تفسیرهای مادیای مثل «المنار» از قرآن رواج یابد، تفسیرالمیزان را نوشت (علامه طباطبایی) و مردی که مجدانه در راه خدمت به تشیع در کتابهای مختلف غور کرد و احادیث غدیر را گردآوری کرد (علامه امینی) و اما یک مرد بزرگ و فرزانه که شب و روز به مسائل تشیع میپرداخت، علامه عسکری بود.
او با نگارش کتابی درباره عبداللهبن سباءکه برخی از مخالفان شیعه او را برای کوبیدن تشیع علم کرده و گفته بودند که یک یهودی آیین شیعه را پدید آورده، اذهان را روشن کرد. همچنین150صحابه ساختگی بودند که اصلا وجود تاریخی نداشتند، او آنها را به ما شناسانید. علامه در کتاب «سقیفه» به قدری از خود فرزانگی نشان داد که نقاط تاریک تاریخ اسلام را روشن کرد.» رئیس بنیاد بینالمللی غدیر در ادامه ضمن اشاره به دقت علامه عسکری در علم رجال و ذهن جوال وی در زمینه پژوهش در حوزه حدیث و تفسیر افزود: «یکی از محدثان زمانی نوشته بود که قرآن تحریف شده است و برای این منظور روایاتی را هم آورده بود.
علامه عسکری موشکافانه و با حوصله صحت و سقم تمام این روایات را وارسی کرد و آنها را ضعیف ارزیابی کرد.» آیتالله خزعلی در پایان در بیان اخلاق و تواضع علمی علامه عسکری چنین گفت: «او در اواخر عمر شریفش با کمال تواضع در جلسات بنیاد بینالمللی غدیر با کپسول اکسیژن شرکت میکرد و همواره میگفت، من خدمتگزار امیرالمومنین هستم. برای علامه خستگی مفهومی نداشت و پیوسته کار میکرد و پیوسته علیه خرافات، علم مخالفت برمیداشت.»
علامه عسکری و نیاز امروز ما«نگاه دوراندیشانهای که علامه در سیاست و آینده تشیع داشت، نشان از ذهنی پویا و روشمند داشت. او در سرنوشت مسلمانان تاثیرگذار بود. آشنایی من با وی به پیش از پیروزی انقلاب و به برگزاری جلساتی در شمیران بازمیگردد. علامه در آن جلسات به برخی از بحثهای دکتر شریعتی درباره اسلام متعرض میشدند و در واقع گونهای واکاوی تاریخی در این زمینه داشتند. این جلسات بسیار لذتبخش بودند و برای من که در آن زمان دانشجو بودم، این انضباط علمی خیلی جذاب بود.»این سخنان دکتر علی لاریجانی بود که با کمی تاخیر در همایش حاضر شده بود. او در ادامه با تقسیمبندی دانشمندان به 2 دسته عمده و تعیین جایگاه علامه عسکری در این بین، ادامه داد: «اصلا افراد محقق 2 سنخ هستند.
برخی در جهت پژوهشهای محققان گذشته کار میکنند و یا آنها را گسترش میدهند و یا چیزی به آنها میافزایند؛ اما دستهای دیگر از دانشمندان تغییردهنده مسیر پژوهشاند؛ یعنی یا مبانی و کل سیستم را تغییر میدهند و یا انکشاف آنها آن اندازه عمیق است که مسیر تحقیقات را عوض میکنند. صدرالدین شیرازی از این دست بود. حرکت جوهری وی منظومه جدیدی در فلسفه بنا نهاد. مرحوم علامه عسکری هم از این سنخ بود. او کسی بود که مسیر تتبعات اسلامی را تغییر داد. او از کسانی نبود که در دالان تحقیقی گامهایی بردارد. برخی از تحقیقات وی سرنوشت برخی تحقیقات را تغییر داد. مثل کتاب عبداللهبنسباء. او به تفکر شیعی اصالت داد و خار و خاشاک را از پیرامون آن بیرون ریخت.
این کار سادهای نبود و کسی جز او نمیتوانست از پس آن برآید.» رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن بیان این مهم که گستره تاثیرگذاری تحقیقات علامه عسکری منحصر به حوزه تشیع نبود، در واقع کل عالم اسلام را دربرمیگرفت، درباره وجه اصلاحگرایانه مرحوم علامه عسکری چنین گفت: «من ایشان را از نظر فکری به شهید مطهری و یا شهید محمدباقر صدر تشبیه میکنم. علامه به مانند آنها در بیان مسائل از خود جرات نشان میداد و برخی از اموری را که بلاوجه در جهان اسلام ساختارهایی را ایجاد کرده بودند، پس میزد.
نگاه خاص علامه به حوزه و لزوم تحول و نوآوری در آن بسان شهید مطهری بود. به نظر وی حوزههای علمیه باید روی ابعاد دیگری هم کار کنند، از اینرو، علامه همواره براین نکته تاکید داشت که حوزویان باید متناسب با مسائل روز کار کنند، براین اساس، او به تاسیس مدارسی پرداخت. هدف اصلی او این بود که قالب زمانه را بگیرد و محتوای سنت را در آن قرار دهد. دانشکده اصولالدین که ابتدا در عراق و سپس در ایران بنیان نهاده شد، نمونهای از این کار است. این کار سادهای در آن زمان نبود. مرحوم علامه از این بابت پیوسته طعن میشنید.
او میخواست قالبها را تغییر دهد.» دکتر لاریجانی با اشاره به تربیت کادرهایی متدین در این مدارس اظهار داشت: «شهیدمحمدباقر صدر تربیت شده یکی از این مدارس است و نخستوزیر فعلی عراق هم از این مدارس بیرون آمده است. مرحوم عسکری میخواست از ساختار زمانه در جهت فکر عمیق خود استفاده کند. این نکته مهمی است که یک فرد روحانی، خود را از سیستم جدا کند و به نیاز زمانه توجه کند. نکته دیگری که دوراندیشی علامه را نشان میدهد، توجه وی به استقلال حوزههای علمیه از دولت بود. امروزه هم باید این استقلال حتی از دولتهای اسلامی وجود داشته باشد تا حوزهها اصالت خود را حفظ کنند.
بعد سیاسی تفکر علامه عسکری از جمله مسائلی بود که دکتر لاریجانی آن را مطرح کرد: مرحوم علامه عسکری همراه با شهید سیدمحمدباقر صدر حزبی به نام «حزب الدعوه» را پایهگذاری کرد. اگر بخواهیم در عالم سیاست، کار موثری صورت دهیم که استمرار داشته باشد، نیاز به نظریهپردازی داریم. علامه عسکری این را به خوبی درک کرده بود. ایشان از مسلک روحانیت فاصله گرفت و حزب درست کرد. او با این کار به تشکیل دولت اسلامی میاندیشید. این حزب از همان آغاز بنا را بر کادرسازی قرار داد و کادری مسلط به معرفت اسلامی تربیت کرد.
او در پایان سخنانش، در ترسیم اهمیت علامه عسکری در چشمانداز جهان معاصر و جهان اسلام گفت: «علامه عسکری در زمان خودش برای تفکر شیعی چه در عرصه نظر و چه در حوزههایی که کسی جرات ورود به آنها را نداشت، نوآور بود. امروزه در جهان معاصر، قلوب انسانها دچار زنگارهایی شده است. ما در عالمی زندگی میکنیم که به قول هایدگر با بیخانمانی انسانها یا بیهویتی آنها رویاروییم. انسانها امروزه احساس تعلق به جایی ندارند. از این حیث اندیشه علامه عسکری با وجود اصالت خاصش میتواند برای جهان معاصر و عالم اسلام و تشیع نمونه باشد.
ما امروزه نیاز به نگاه مجدد دیگری داریم. به یک احیاءگری اسلامی و شیعی در سطحی دیگر محتاج هستیم. لازم است متناسب با نیاز امروز درک درستی را با نگاه متفکران شیعه به جهان عرضه کنیم. زحمتی را که علامه عسکری در آن زمان کشیدند، امروزه باید به زبان روز نشر یابد. تفکر علامه عسکری میتواند، عطشی را که امروزه در غرب هست، فرو نشاند و بیخانمانی انسان معاصر را با اصالت خود چاره سازد. اکنون عالمان اسلامی وظیفه خطیری پیش روی خود دارند. آنها باید متناسب با نیازهای جهان معاصر- همانگونه که علامه عسکری عمل کرد- کالاهای فکری خود را عرضه کنند.»
اسلوبهای فهم سنت
سخنران دیگری که در نشست دوم سخنان خود را ایراد کرد حجتالاسلام علیاکبر صادقی رشاد بود که با ذکر کوتاهی از اهمیت جایگاه محدث و رجالی بزرگ معاصر، علامه عسکری، در باب اسلوبهای فهم حدیث و قرآن و به طور کلی اسلوبهای فهم سنت صحبت کرد.
او در اینباره گفت: «در باب حدیث و سنت قولی و فعلی مباحث بسیاری قابل طرح است. 3 مسئله در این حوزه مهمتر از همه است: 1 – ماهیتشناسی سنت 2- اسلوبهای احراز سنت 3- اسلوبهای ابراز معنای سنت... . وی آنگاه با بیان اینکه بیشتر در کنفرانسهایی که در باب اهل بیت برگزار شده بود درباره ماهیتشناسی سنت بحث کرده بودم، افزود: «اکنون به بحث درباره دو مورد دیگر میپردازم. هرچند سلف صالح درباره دلالتپژوهی و روششناسی ابراز معنای سنت رنج بسیار بردند و گنج بسیار نهادند، اما درگذشته در شیوهپردازی و قاعدهگذاری در کاربرد سنت فعلی کوشش کافی صورت نگرفته است.»
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به چاپ دانشنامه علی(ع) و دانشنامه قرآنی، از چاپ دانشنامه فاطمی و دانشنامه نبوی در آینده خبر داد و گفت: «دانشنامه سیره نبوی با این قصد تدوین میشود که سنت فعلی پیامبر(ص) باز کاویده شود و قواعد سنت فعلی مورد بررسی قرار گیرد. در واقع قصد این است که سنت، چونان منبعی برای استنباط قواعد رفتاری جهان اسلام اصل قرار گیرد. این دانشنامه بر 20 جلد بالغ خواهد شد. امروزه فهم سنت قولی به تاسیس وتنسیق قواعد لفظی منحصر شده است. برای کشف ماهیت کلام و کردار صادره از معصوم به قواعد بیشتری نیازمندیم. از آنجا که کلام دارای اقسام گوناگونی است، بنابراین نوع سنت که اعم از تاییدی، تقریری و... است، باید مشخص شود.»
صادقی رشاد در پایان یادآور شد: «فرآیند فهم سنت فقط با کاربرد قواعد لفظی میسر نمیشود. برای فهم آن باید مفهوم پژوهی کنیم. روش لفظی در فهم سنت نیازمند بازپژوهی و بسط و بازآرایی پارهای از اصول و مبادی در فهم سنت و همچنین قواعد و ضوابط مختص فهم متن مقدس است. افزون براین، باید اسلوبها و روشهای دیگری هم تنظیم شود تا مفسر را در کشف مراد شارع تواناتر سازد و میزان عمق فهم را افزایش دهد.»
تلاش در همزیستی ادیان
حسن صفار از کشور عربستان سخنران دیگری بود که در سخنانی کوتاه اما جالب از نقش علامه عسکری در همزیستی ادیان و گسترش گفتوگوهای بین دینی سخن به میان آورد.
حسن صفار که سخنانش مورد توجه بسیاری از شنوندگان و هیات رئیسه قرار گرفته بود به طور خلاصه درباره تلاشهای علامه عسکری در این زمینه چنین گفت: «علامه عسکری چه هنگامی که در بغداد و چه زمانی که در دیگر شهرهای عراق و نیز ایران زندگی میکرد، اهتمام جدیای به گسترش همزیستی ادیان و مذاهب اسلامی داشت.
او در کتابهای خود میکوشید تا اسباب تفرقه میان مسلمانان و مذاهب اسلامی را آشکار کند و در این راه اصل برای وی پایبندی تام به میراث اسلامی بود. به همین دلیل اصرار زیادی بر پیرایش آن از خرافات داشت.این آزاداندیشی و توجه به همزیستی ادیان در آثار علامه به حدی بود که او حتی در آثارش به انجیل و تورات هم استناد میکرد.
بنابراین او در یک زمینه خود را محصور نکرده بود، دانشمندی جامع بود.» صفار در پایان ازجمله دغدغههای علامه عسکری را تاکید برشناخت متقابل مذاهب اسلامی دانست و شاهد این امر را تاسیس دانشگاه اصولالدین از جانب وی عنوان کرد.